انسانم آرزوست

بعد از انتخابات ریاست جمهوری بد اخلاقی های سیاستمداران در مواجهه با هم بیشتر شده و همه و همه خودشون رو محق بر دیگران می دانند، این اواخر مهر ماه هم قرعه به نام آقایان جوانفکر و مطهری افتاد، البته چند وقتی بود که مسائل سیاسی رو پیگیری نمی کردم!
سری به وبلاک آقای جوانفکر زدم و جوابیه ایشون رو به آقای مطهری خوندم، نه جواب آقای جوانفکر و نه طرز گفتار آقای مطهری زیبنده رجال سیاسی نبود، جوابیه ای به نوشته آقای جوانفکر دادم، برای انتشارش رفت تو صف انتظار، فرصت و غنیمت شمردم و برای اینکه وبلاگ رو به روز کرده باشم تقریبا همون جوابیه رو با کم و بیشی اینجا قرار میدم، امیدوارم که دوستان راهنمایی کنند، تا درست و نادرستی گفته هام معلوم بشه:

با سلام
در انتقاد، موضوعات را با هم اختلاط نکنیم، اگر ما داعیه اسلام و مسلمانی داریم باید به آن پایبند باشیم، که تبلیغ پیامبر عظیم الشان اسلام بر اخلاق مداری بود و اکثر یاران ایشان بواسطه حسن خلق آن حضرت مسلمان شدند، در نامه شما چندین نکته موجود بود که بجهت رعایت اخلاق تیتر وار به آنها اشاره می کنم

اول: شما با تقسیم بندی هایی که می کنید (کلا مسئولین) مردم را در دو صف مقابل هم قرار می دهید! این کار را باید اصلاح کرد
مثل بسیجی و غیر بسیجی، باحجاب و بی حجاب، شیعه و سنی، روزنامه های منتقد و موافق و . . . مگر نه اینکه تمام این دسته های متضاد در نظر شما افراد همین خاک و سرزمینند که باید نسبت به سرزمین خود در مقابل متجاوزان، عرق و در مقابل دوستان و هم وطنان محبت داشته باشند!؟
اگر هدف شما خدا و خدمت به خلق است همه این افراد، مردم ایرانند، پس برای رسیدن به این مهم این دسته بندی ها را از گفتار و رفتار خودحذف کنید و موضوع وحدت بخش میهن و ایران را جایگزین سازید تا جامعیت وطن در این سرزمین هزار قوم، موجب وحدت شود،[ کشته شدن در راه وطن شهادت است!]
که در اسلام هدف برداشتن گروهای مختلف و یکی کردن آنهاست که خداوند می فرمایند: "به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید" و مدینه فاضله، همان شهری است که همه یک گروهند و گروه دومی نیست!
یا با خدایی و یا کافر! که با خدا بودن خود دارای درجات مختلفی است که او می داند و بس، "بدرستیکه گرامی ترین شما نزد خدا با تقوا ترین شماست"

دوم: در مورد رانت پدر و ... که بیان نمودید، سعی کنید حرفی را در کنایه نزنید، چون در گفتار کنایه آمیز حقیقتی پنهان است که بعلت نهان بودن موضوع، هر کسی گمانی می کند که شاید حقیقت مورد نظر گوینده نباشد پس بنابر گفتار معصوم [مولا علی (ع)] از گفتار و کرداری که موجب گمان بد می شود باید خودداری کرد

سوم: وقتی ما پیروی دینی را می کنیم که در آن امیرالمومنین [مولا علی (ع)] برای اثبات دعوی با مرد یهودی بر سر زره خود، در برابر قاضی می نشیند و وی را توصیه به رعایت انصاف حتی در سلام کردن می نماید، فکر نمی کنم سخنان آقای مطهری خارج از اصول اسلامی بوده که شما را برآشفته سازد! چه آنکه در مناظرات تلویزیونی آقای احمدی نژاد نیز خود بر این موضوع که همه باید در مقابل قانون یکسان و پاسخگو باشند اذعان داشتند!؟ این از آن دست گفتارهاست که باید در قبال آن گفت: "شاه می بخشد و وزیر نمی بخشد؟"

چهارم: در مورد این گفتار که "افراد سرمایه های ملی هستند و حفظ آنان و بهره برداری در جهت منافع ملی کاری نیکو و تخریب آنان حرکت در جهت به خطر انداختن منافع ملی و نظام اسلامی است" کاملا با شما همجهت و موافق هستم، ولی جناب آقای جوانفکر تا کی مسئولین ما با مردم خود سیاست یک بام و دو هوا را اجرا می کنند! اگر رهبر انقلاب سرمایه نظام هستند آقای هاشمی هم یکی از سرمایه های نظام اند، اگر آقای احمدی نژاد سرمایه ملی هستند آقای خاتمی، موسوی، کروبی، رضایی، قالیباف و لاریجانی و . . . هم سرمایه های ملی ما هستند، چگونه است که دیگران فارغ از رتبه و منزلت باید در مقابل قانون پاسخگو باشند ولی ما نباید باشیم؟! این یعنی تضاد با آنچه که مولا علی (ع) خطاب به فرزندش فرمود: آنچه بر خود نمی پسندی بر دیگران مپسند!؟

پنجم: به راحتی خود را حق و دیگران را باطل می انگارید نه شما که همه و همه اینگونه اند، از شما می پرسم با چه محکی شما حق و دیگرانی که با شما و همفکران شما نیستند را ناحق می دانید!؟
مگر نه اینکه ملاک حقانیت قران و ائمه اطهارند؟
مگر نه اینکه خدا در قرآن می فرماید: همدیگر را مسخره نکنید چه بسا از شما بهتر باشند؟
یا در آیه ای دیگر مگر نفرموده: یکدیگر را با القاب زشت و توهین آمیز نخوانید
در این آیات افعال بگونه ای به کار برده شده که جامعیت انسان ها را در بر دارد حال که شما دو بزرگوار الحمدلله مسلمانید چرا اینگونه همدیگر را خطاب می کنید!؟ حتی فرد مسلمان با توجه به این آیات و آیات دیگر مجاز به دشنام دادن به غیر مسلمان نیست!
در آخر یک چیز را به شما متذکر می شوم که با توجه به گفته امام صادق(ع) همانقدر که عالم فاسد خطرناک است جاهل مقداس مآب نیز خطرناک است!

امیدوارم که به عنوان یک مسلمان، مظهری از اسلام و اخلاق نیکوی اسلامی باشیم

۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

در تائید فرمایش جنابعالی:

اسـلام اصل تساهل و تسامح را به معنای درست و دقیق آن, می پذیرد و بـا بـیـانهای گوناگون, پیروان خود را به تسامح نظری, علمی و حـتـی اخـلاقی سفارش می کند. سیره عملی پیغمبر اکرم(ص) و امامان مـعصوم(ع) و سفارشهای بسیار آنان , که در روایات بازتاب یافته, به مدارا و مهرورزی با دیگران, شاهد این سخن است.

پیامبر اکرم(ص) می فرماید:

(ان الـلـه تـعـالـی رفـیق یحب الرفق ویعطی علیه ما لا یعطی علی
خداوند متعال, نرم و مهربان است و نرمی و مهربانی را دوست دارد و به آن چیزهایی می دهد که به درشتی و نامهربانی نمی دهد.

یا می فرماید:

(مداراه الناس نصف الایمان و الرفق بهم نصف العیش.)
مـدارای با مردم, نیمی از ایمان و نرمی و مهربانی با آنان نیمی از زندگی است.

یا می فرماید:

(ان الله امرنی بمداراه الناس کما امرنی باقامه الفرأض.)
خـداونـد مرا به مدارای با مردم فرمان داده است, آن گونه که به پا داشتن بایدها و واجبها فرمان داده است.

یا امام علی(ع) می فرماید:

(سلامه الدین و الدنیا فی مداراه الناس.)
سلامتی دین و دنیا در مدارای با مردم است.

گویا شعر معروف حافظ که سروده:


(آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان مـروت با دشمـنان مدارا)


برگرفته از همین سخن امیرالمومنین(ع) است.

Unknown گفت...

دستت درد نکنه
اما کو گوش شنوا....؟

Unknown گفت...

دوست نام آشنا، ممنون از توضیحاتتون، به امید بکارگیری دین بدون داعیه دین داری

Unknown گفت...

نیمای عزیز باید گفت و گفت و گفت و گفت . . . تا آسمان آبی شود!

حافظه میان مدت گفت...

محمد رضای عزیز اگر از بالا به جریانات اخیر بنگری ، به نظر من ، مردم ایران در مقابل چند تئوری شکست خورده قرار گرفته اند . از جمله
1- جمهوری اسلامی (چیزی شبیه به پیتزای غورمه سبزی)
2- ولایت فقیه (چیزی شبیه به حکومت صفویان)
3- مردم سالاری دینی
4- دموکراسی دینی

در حال حاضر دستگاه قدرت ، سرمست از اتفاقات چند ساله اخیر و باعنایت به اصل اصیل مذهب شیعه در مورد تقسیم بندی مردم به دو دسته مجتهد و مقلد نوعی طبقه بندی شهروندی رو اعمال کرده . شاید ایده لوگهای چند ساله اخیر رژیم از یک نکته اساسی و تاریخی غافل مانده اند و آن خصلتهای فردی و قومی جامعه ایرانی است .
مردمی که در مقایسه با مردم کشورهای همسایه ، پیشرو محسوب میشوند . دلیل اثبات این مدعا از نظر من سبقه تاریخی کهن و 100 سال دموکراسی است .
صحبت در این زمینه بسیار است .....
به امید دیدار

Unknown گفت...

با سلام بر امیر
نمیدونم از نوشته هام معلومه یا نه ولی اون چیزی که مورد نظر منه اخلاقه، انسان اخلاق مدار میتونه هنرمند، سیاستمدار، کاسب، معلم، تاجر و . . . خوب باشه، یعنی اخلاق نه تنها مانع از موفقیت نیست که می تونه باعث پیشرفت باشه

علی اکبر جوانفکر گفت...

با سلام
- برخی از مواردی که فرموده اید درست است و باید مراقبت کنیم که به کج راهه نیفتیم و بنده به سهم خودم از شما به خاطر تذکراتی که داده اید تشکر می کنم.
- در مورد بند چهارم لازم به توضیح است که محبوبیت آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور یک سرمایه ملی است . زیرا با این سرمایه و این پشتوانه می تواند در مجامع جهانی از حقوق ملت ایران دفاع کند. بنابراین ایشان وقتی رئیس جمهور نباشد دیگر یک سرمایه ملی نخواهد بود و بر همین اساس آقایانی که شما اسم برده اید سرمایه ملی نیستند. آدمهایی هستند مثل بقیه اعضای ملت ایران.
- شما که بنده را به رعایت اخلاق توصیه کرده اید خوب بود از ایراد اتهام در بند پنچم پرهیز می کردید. بنده کجا خود را حق و دیگران را باطل انگاشته ام. شما اتهامی را وارد کرده اید و بر اساس آن به طرح سووالاتی پرداخته اید که پاسخی برای آن وجود ندارد.
موفق باشید

Golizadeh گفت...

جالب بود اگه ادمایی مثل شما نباشن این اقایون فکر میکنن حرفاشون درسته
و بقیه مردم چیزی نمی فهمنن...
من نمره 18 میدم به این دیکته ات.

Unknown گفت...

جناب گلی زاده ممنون
غلطاش رو می گفتین تا رونویسی کنیم انشاالله دفعه بعد 20 بگیریم ؛)

Unknown گفت...

جناب آقای جوانفکر
با سلام
ممنون از پاسختون، فکر می کنم همه ما سوره عصر را در حافظه داریم، در آیه دوم خداوند می فرمایند: " بدرستیکه انسان در خسران است" و من نیز یکی از این میان که بواسطه معصوم نبودن کاستی های بیشماری دارم، بنابراین نیازمند تذکر هستم!

در قسمت پنجم -اگر به علامت سوال آخر جمله ام نگاه کنید- جمله ام را سوالی مطرح کردم ولی اعتراف می کنم با خواندن جوابتان به آقای مطهری این ذهنیت در من ایجاد شد که شما خود را حق و سخنان ایشان را ناحق می دانید مخصوصا در جایی که گفته بودید " . . .او کسی نبود که نان اصولگرایی را بخورد و بدطینتان زیاده خواه را با حضور در مراسم غیرقانونی شان خشنود سازد. " یا "دشواری در درک حقایق، بلیه ای است که برخی افراد با آن دست به گریبانند و البته بی دلیل نبود که هیات رئیسه محترم مجلس را خطاب قرار دادم و تاکید کردم که بی تفاوتی جایز نیست." این شبهه ایجاد شده در ذهن را به یقین نزدیک تر کرد!
حال فکر می کنم با توضیح ادله ام می توانید به پرسشی که پرسیدم پاسخ دهید؟

در مورد بند چهارم دلایلتان بر سرمایه بودن آقای احمدی نژاد(به عنوان رئیس جمهور) مستدل است ولی برای سرمایه نبودن بقیه افراد استدلال جامع و مورد قبولی(از منظر من) ارائه نکردید! با فرض درست بودن ادعای شما بر اینکه این افراد نیز " آدمهایی هستند مثل بقیه اعضای ملت ایران"! متذکر چند نکته می شوم.
- با توجه به این دلیل شما که: "محبوبیت آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور یک سرمایه ملی است. زیرا با این سرمایه و این پشتوانه می تواند در مجامع جهانی از حقوق ملت ایران دفاع کند" حال اگر این محبوبیت(که شما از آن به عنوان سرمایه نام بردید) در بین اعضای ملت از جمله افرادی که من اندکی از آنها را نام بردم نباشد آیا آن پشتوانه ای که مد نظر شماست ایجاد خواهد آمد؟
شاید جواب دهید که این تعداد در مقابل خیل عظیم مردم چندان قابل توجه نیست، ولی در نظر بگیرید که این افراد هر کدام مریدانی دارند که هر چند آنان را اندک انگاریم در مجموع قابل توجه خواهند بود و حاصل این امر یک مشغولیت درونی بوجود خواهد آورد که فرصت آن دفاع را از بین خواهد برد!

- در اسلام اصل حفظ کرامت انسان هاست و این تفاوت حکومت اسلام با حکومت های غیر اسلامی است! در اسلام همه افراد سرمایه هستند که اگر اینگونه نبود خداوند پیامبران را برای ارشاد بندگان مبعوث نمی کرد. و در کتاب آسمانی قرآن نمی فرمود (سوره مائده) "که کشتن انسانی همانند کشتن همه انسان ها و احیای انسانی، زنده کردن همه انسان هاست". اگر پیامبر توانست (فارغ از روش) حکومت اسلامی را بنا کند بواسطه قدرتی بود که از ایمان آورندگان به اسلام کسب کرده بود که البته خواست خدا ارجح بر هر چیز دیگری است.

- ما که داعیه پیروی از خط امام را داریم، گاهی باید گفته ای ایشان را مرور کنیم تا از اهداف انقلاب فاصله نگیریم، ایشان گفته بودند: "مسئولین! صاحبان اصلی انقلاب را به بهانه های بی اساس پس نزنند، تا به جای آنان کسانی که وارثان رژیم گذشته و وابستگان فکری به آنان هستند جایگزین کنند" (کتاب کلمات قصار- ص.97) از شما می پرسم آقای هاشمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیستند؟ آیا ایشان از پایه گذاران انقلاب و یار و شاگرد امام در آن سال ها نبوده اند؟ آیا آقای ناطق جزء مجمع نیستند؟ آیا ایشان متحمل سختی هایی در راه انقلاب و به ثمر نشستن آن نشدند؟
این افراد جدای از سوابق انقلابی و مسئولیت هایی که داشتند، توسط رهبر انقلاب به این سمت ها گمارده شدند! اگر رهبر در انتخاب این افراد اشتباه نکرده، پس با تاسی از ولایت فقیه و شعار ولایت مداریمان می بایست آنان را بپذیریم و اگر رهبری در انتخاب این افراد اشتباه کرده . . . (نمی دانم چه بگویم شاید ولایت مداری ما شعار است و بس)

در خاتمه متذکر می شوم که تمام آنان که در گذشته برای کشورمان گامی برداشته اند و چه اکنون برمی دارند و چه در آینده خواهند برداشت سرمایه های وطن ما هستند، (اگر یک میلیارد تومان سرمایه است این سرمایه از روی هم قرار گرفتن یک ریال یک ریال بوجود آمده است) از کوروش و رستم و آرش و سعدی و حافظ و خوارزمی و مولوی و . . .تا امام خمینی و غیره پس در حفظ این سرمایه ها باید کوشید و تلاش کرد تا دیگران با اتکا به دزدین شخصیت، سخنان و عقاید . . . آنان، افتخار نداشته ای برای خود ایجاد نکنند
امیدوارم که ایرانی باشیم لایق ایران و ایرانی بسازیم لایق ایرانیان

علی اکبر جوانفکر گفت...

با سلام
فکر می کنم توضیحات شما کاملا روشن و خالی از ابهام است.
موفق باشید

ناشناس گفت...

با سلام
انگار رنگ و بوی هر چیزی این روزها سیاسی شده حتی دینداری و تقوا.

شاید جالب باشه اگر کسی واقعاً بخواهد کار کنه!

نمی دونم شاید نمی گذارن؟

خدا آخر و عاقبت همه ما رو ختم به خیر کنه.

Unknown گفت...

دوست عزیز نام آشناسلام
وقتی ما شعار "سیاست ما عین دیانت و دیانت ما عین سیاست ما" را سر می دهیم باید به این شعار جامعه عمل بپوشیم
ولی دغدغه شخصی مندین سیاسی نیست، بلکه سیاست دینیه که همانا رعایت اخلاقه، همان چیزی که اسلام و دین ما بر اون تاکید داره، چه سیاست، چه تجارت و چه تحصیل و به دست آوردن علم و . . . اینان بدون اخلاق(دین) ذره ای فایده ندارد
هیچ کس هم قصد جلوگیری از کار کاردانی رو ندارد، همه می توانند کار کنند به شرط اینکه اخلاق رو رعایت کنند، اگر اینطور بود همه ما موظفیم که وی را کمک کنیم

ممنون از کامنت

Unknown گفت...

در مورد دعاتون هم باید بگم "آمین" ولی دعا کردن به تنهایی کفایت نمی کنه، باید حرکت کرد، جستجو کرد، تا در عاقبت، خیر را پیدا نمود