متفاوت تر از تکرار

بطور کلی، زندگی مثل یک نمودار سینوسیه، از تکرار شب به روز و روز به شب! در هر صعود، با سختی و کار شیب روزانه را طی می کنیم تا به سرازیری استراحت و آرامش در شب رسیم و فقط وجود نور ضعیف ماه ـ در آلودگی نوری شهرها ـ است که کمی، فقط کمی! بعضی از شب های ما رو متفاوت میکنه
ولی وقتی خوب به روزها و شب های زندگی نگاه می کنیم پی می بریم که در همین تکرار مکررات ظاهری تفاوت هایی هم وجود داره که برای هر کسی تفاوت های شخصی و ارزشمندی است، مثل تولد فرزند، برای پدر یا مادری، مثل روز ازدواج یا تولد همسر برای یک زوج عاشق و یا از دست دادن عزیزی و یا بستن یک قرارداد کاری مهم و . . . اینا همه و همه نشون دهنده تفاوت های شخصی در تکرارهای زندگی است
با این تفاسیر اگر نمی تونیم از کارهای تکراری فرار کنیم بهتره که با دقت به روزها و شب های زندگیمون نگاه کنیم، چون حتما چیزهایی مختص اون روز یا شب هست که بتونه تفاوت روزها و یا شب های زندگیمون رو نشون بده
دیشب شب قدر بود شبی متفاوت با شب های دیگه با این تفاوت که تو این شب ها دنبال تفاوت ها نیستیم بلکه خودمون دنبال تفاوت ایجاد کردنیم
به پاس همه تفاوت های خوب زندگیتون دعاتون کردم که دیگه التماس نکنین و این شب ها فقط دستتون به سمت خودش دراز باشه

۴ نظر:

amir_a گفت...

سلام
حالا یکی نخواد دعاش کنی باید چی کار کنه در عوض یکم به نوشته ها و افکارش فکر کنی
کتاب پرفسوروزیست شناس معروف ریچارد داوکینزًپندار خداً
این چه شب قدریه که سالی ده روز جلو میره؟!
اگر شب قدر از هزار ماه و سال برتره پس چرا زمان بندیش مدام در طول سال تغییر می کنه؟!
اگر اعمال و کردار پیامبران منطبق بر وحی منزل نباشد،پیروی کردن از آنها هم الزامی نیست.زیرا پیامبران هم انسان هستند با همه ویژگی ها انسان.از آنها هم ممکن است خطاو یا عمل خلافی سر بزند.بنابر این چه لزومی دارد به دلیل اینکه روزی پیامبر اسلام بنا به مصلحت و یا به سبب شرایط اقلیمی عربستان یا به خاطر عشق و علاقه کاری کرده است،ماهم به عنوان (سنت)آنرا سر مشق قرار بدهیم و بی کم و کاست انجامش را واجب و الزامی بدانیم؟!...

Unknown گفت...

امیر خان ممنون از نظرتون
من قصد ندارم در اینجا اعتقادات کسی رو تغییر بدم
با توجه به فرضیات شما در مورد پیامبران، "اگر اعمال و کردار پیامبران منطبق بر وحی منزل نباشد،پیروی کردن از آنها هم الزامی نیست.زیرا پیامبران هم انسان هستند با همه ویژگی ها انسان.از آنها هم ممکن است خطاو یا عمل خلافی سر بزند..."
اولا شما باید اثبات کنید که اعمال پیامبران منطبق بر وحی منزل نبوده تا حرف شما صحت داشته باشد
دوم اینکه توصیه شما به خواندن کتب مختلف از جمله کسروی و ریچارد داوکینز و . . . که پیامبر نیستند و حتی شبهه در خطا ناپذیر بودنشان نیز وجود ندارد نیز کاری بس بیهوده است و استناد کردن به سخنان آنان بیهوده تر
شبهه وارد کردن در نظرات و اعتقادات نیاز به دانسته و علم خاصی ندارد، چون کودکان نیز چنین کاری را می دانند، اون چیزی که در عهده همه نیست پیدا کردن جواب برای شبهات و نظراته

amir_a گفت...

در تمام فرقه های دينی، کاهنان ... از پيشرفت علم هراسانند. همچون جادوگران در
طليعه ی سحر، بشارت دهندگان ريزش عمارت مکرشان را برنمی تابند.
تامس جفرسون
بنده هم نمی خواهم بزور افکار کسی رو عوض کنم قصد من دادن آگاهی بیشتر به مخاطبان شماست،
باید بدانی خدایان گوناگونی که در طول تاریخ به خدائی رسیده اند،خودشان هیچوقت نه به زبان قلم و نه به ترتیب دیگری ادعای خدائی نکرده اند.در حقیقت،خود آنها هیچوقت در صحنه حضور نداشته اند و کارهای نبوده اند.همیشه کسی برای خدا کردن آنها به راه می افتاد و با سخنانی که از طرف او مطرح می کرد،به عنوان نماینده یا رسول شرایطی را به وجود می آورد تا بابا به خدائی برسدو صد البته،طرف هم پیغمبر او بشود.اگر دقیق تر به این ماجرا نگاه کنیم،روشن می شود که موجودیت خدا و رسالت نمایندگانش همیشه وسیله ای بوده برای کسانی که می خواستند با نام خدا کاری انجام دهند و به هدفی برسند.
حال باز می گوئی کارهای افرادی که خودشان را پیامبران خدا می نامند وحی منزل بوده است؟!

Unknown گفت...

امیر خان
آگاهی رو کسی میده که دارای آگاهی باشه
اگر کسانی برای خدایی خدایان به راه افتادند، چیز جدیدی داشتند که با ارائه کردن آن (چه پیامبران و چه مبلغین دین های ساختگی) مردم را مشتاق به خود و حرف ها و گفته های خود کردند، اگر آنان نیز به مانند من و شما می خواستند نشخوار شده گفته های دیگران از شرق و غرب را بازگو کنند مطمئن باش که هیچ کس به آنان نمی گروید و پیرویی نمی داشتند
لطفا از این به بعد اگر قصد آگاهی دادن داشتین مرتبط با موضوعی که نوشته شده آگاهی رسانی کنید، چون از آسمان و ریسمان بافتن و از شرق به غرب رفتن راه به جایی نمی برید
این دیدگاه شما که یا سفید والا سیاه، بسان دیدگاه افتاده ای در چاه است که فقط نور در انتها را می بینند و به گستردگی طیف نور در میانه توجهی ندارد
اگر این سخنان از زبان کسی بود که خود عیبی نداشت (با توجه به استدلال شما) برای من قابل پذیرش بود حال آنکه تو خود از آن پیامبران (که به راستی آنان شکاکی) هیچ رجحانی نداری