قانونمدارای برای چه کسی است؟

بسمه تعالی
علم راه عذر بر بهانه جویان بسته است. حضرت امیرالمومنین امام علی (ع)

برادر عزیز جناب آقای توکلی

سلام
گفتگوهای شما با خبرگزاری ایسنا (در صورت حفظ امانت آن خبرگزاری) را مطالعه کردم و با توجه به راستی و درستی بعضی از دلایلی که ذکر کردید توجه شما را - به عنوان نماینده مردم و فردی که در قسمت پژوهش های مرکز قانونگذاری نظام جمهوری ما فعالیت دارید - به چند نکته معطوف می دارم، امید آنکه همانطور که شما با ذکر دلایل خود قصد تفکر در مخاطب و جامعه را دارید این دلایل نیز تفکر شما و دیگر نمایندگان ملت در مجلس را برانگیزد تا راه درست و صلاح حکومت را بیابید.

1. وقتی شما شخصی، و یا کشوری را دشمن می انگارید باید توجه داشته باشید که صفت دشمن، دشمنی است و هیچ دشمنی از اعمال و رفتار طرف مقابل احساس نارضایتی یا رضایت مندی نمی کند مگر اینکه این بروز احساس در جهت پیشبرد اهداف خود برای لطمه زدن به وی باشد، پس فراخواندن معترضین به در نظر گرفتن امنیت ملی و توجه به "استقلال و تمامیت ارضی کشور" نباید وسیله ای برای عدم اعلام نارضایتی ها از حرکت یا موضوعی در جامعه شود که شما ذکر کردید.

به قول شما و همه ملت ایران تکلیف دول غربی و استکباری، (من حتی پا فراتر می گذارم و می گویم همه کشورهای جهان) در قبال ایران معلوم است. دوستی آنان بر پایه منافع ملی شان استوار است و اگر در رابطه با کشوری منافع ملی آنها لحاظ نشود الزامی برای حمایت و ارتباط فی مابین وجود ندارد (برخلاف سیاستمداران ما) با این وجود سوق دادن اتفاقات سیاسی کشور به سمت امنیتی و نظامی و دست آویز قرار دادن "امنیت ملی" برای منصرف کردن منتقدین و افراد از حق مسلم خود که همانا اعتراض قانونمند نه به نظام که به یک رفتار است نیز لازم نمی باشد.

این توصیه شما به مخالفین برای صرفنظر کردن از نقد باعث می شود که این انتقادات بنابر مصلحتی که برشمردید (امنیت ملی) بروز نکرده و روز به روز بر حجم شان افزوده شده، و(خدایی ناکرده) به یکباره در افراد بصورت حس نارضایتی نه از اشخاص و حرکات موردی، که از نظام بروز کند، بنابراین به فرموده یکی از علما: " اين‌كه اجانب نسبت به ما چه مي‌گويند هيچ اهميتي ندارد، بالاخره دشمن دشمني خواهد كرد و خيرخواه ما نيست، آنچه موجب نگراني است اين است كه مردم از ما روي برگردانند. ما اگر در داخل آرامش داشته باشيم و مردم راضي باشند هيچ ترسي از خارج نخواهيم داشت"

2. نتیجه حمایت دشمنان از این اعتراضات را باید در خود جستجو کنیم، فکر نمی کنید در عدم ابراز نظر منتقد، آنقدر زیاده روی کردیم که حتی یک انتقاد معمول در دیگر کشورها، در ایران برای کشورهای غربی انقلاب و شورشی در برابر حکومت جمهوری اسلامی و حرکتی در جهت براندازی نظام جلوه می کند و از طرف دیگر بعضی از افراد درونی ناآگاه آن را به آشوب و اغتشاش و حتی انقلاب مخملی تعبیر می کنند؟

3. شما از قانون و رعایت آن حرف زدید و معترضان را به رعایت قانون فراخواندید، به نظر من نیز رعایت یک قانون حتی اشتباه نیز از رعایت نکردن به آن بهتر است، چون رعایت به قانون از هرج و مرج جلوگیری می کند. ولی قانون در تقابل با منتقدین ما قانون است و برای ما نیست؟! آیا همه از جمله شما نمایندگان - که قانونگذاران جامعه ما هستید - قانون را به همان میزان که توصیه می کنید خود رعایت می نمایید؟ آیا قانونی که در مجلس وضع می شود نباید در برگیرنده منافع اکثریت ملت (نه فراکسیون اکثریت) باشد؟

در مجلس ما همانند سنای آمریکا - که آن را استکبار جهانی و ناقض حقوق جهانی، و سناتورهای آن را از لابی های صهیونیست و سرمایه داری می دانیم - فراکسیون ایجاد کرده اید و با ایجاد گروه های اکثریت و اقلیت، هم و غم نمایندگان قبل از منفعت جامعه به منفعت گروه ها گره خورده است، متاسفانه نمایندگان ما در مجلس قبل از اینکه به منافع ملت و اکثریت مردم بیندیشند به منافع فراکسیون و جناح خود می اندیشند و قبل از آنکه حرفی بزنند نگاه به دهان رئیس فراکسیون خود می دوزند تا نکند که در دور آینده از دایره لیست انتخاباتی آن فراکسیون و گروه خارج شوند. که نمونه بارز آن در زمان انتخابات گروه اکثریت (برخلاف نظر رئیس مجلس که توصیه بر بیطرفی نمایندگان داشتند) بیانیه ای صادر و از کاندیدای جناح خود حمایت می کند و فراکسیون اقلیت همه به تبع آن در حمایت از کاندیدای دیگر اعلام آمادگی میکند!؟

4. از کشیده شدن اعتراضات به خیابان ها گله کردید و نامزدها و هوادارن آنها را به رعایت قانون فراخواندید (که در غیرقانونی بودن آن با توجه به اصل 27 قانون اساسی جای ابهام هست*) ولی آیا هو کردن (دو، دو کردن) مخالفین در مجلس و قطع سخنان مخالفین (منتقدین) در جلسات مجلس و به حاشیه کشیدن و فریاد سر دادن (نمونه اخیر آن اغتشاش در مجلس هنگام قرائت گزارش اغتشاشات اخیر توسط آقای ابوترابی نایب رئیس مجلس) نمونه هایی از بی قانونی و همانند کشیدن اعتراضات توسط کاندیداها به کف خیابان نیست؟ می بینید در همان مجلس "اکثریت" اجازه سخنرانی نقادانه به "اقلیت" را نمی دهند و "نماینده نماها"ی اکثریت راه را بر انتقادات می بندند.

اجازه حرف زدن منتقدان سلب شده، روزنامه های منتقد توقیف شده، سایت های سیاسی منتقد فیلتر شده، صدا و سیما هم تک صدایی شده و سخن گفتن در رادیوهای بیگانه (برخلاف میل و فقط به عنوان تنها راه برای بیان انتقادات نسبت به دولت) وطن فروشی شده!؟ چه راهی به نظر شما برای ارائه انتقاد باقی مانده؟ نشان دهید تا منتقدین همان راهی را روند که نقدشان شنیده شود! بیایید قانون را قانون و نه وسیله ای برای عدم اظهار نظر مخالفین خود بدانیم! قدرت ها همیشه رو به افول است و آن قدرت خداست که نه کاستی می یابد و نه فزون می شود

و من الله توفیق


* تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است

۱ نظر:

الف گفت...

آقای توکلی این جواب را مرقوم کردند:

هوالعليم
سلام آقاي اسماعيلي
از تذكرات شما متشكرم.در اكثر آن‌ها با شما موافق هم هستم. انشاءالله من هم به جمله زيباي آخر نامه‌تان هميشه متذكر باشم
برادر شما
احمد توكلي