عدالت اسلامی یا رابینهودی!؟

ای اهل ایمان، برای خدا پایدار و استوار بوده و به عدالت و راستی و درستی گواه باشید و البته شما را نباید عداوت گروهی بر آن دارد که از راه عدل بیرون روید، عدالت کنید، که به تقوا نزدیکتر است و از خدا بترسید که البته خدا به هر چه می کنید آگاه است (8/مائده)

مقصود از "هدفمند کردن یارانه ها" گام نهادن در راه اجرای عدالت اجتماعی است، که همانا تساوی حقوق همه افراد در برابر قانون از جمله درآمدهای ملی و مصرف یکسان از منابع خدادادی کشور است. که این یکسانی نه در نوع مصرف که در میزان مصرف است. اما آنچه که در این مدت در روش اجرایی آن مشاهده شد اصرار بر بی عدالتی و امر به تبعیض در جهتی دیگر بود!؟
این طرح که خود برای جلوگیری از "بهرمندی" بیشتر – از یارانه ها - در "مصرف" بیشتر بود! در گام نخست با طبقه بندی افراد جامعه توسط دولت (بصورت خوشه بندی) خود بی عدالتی دیگری شد!؟ هر چند با اعتراضات مردم خوشه بندی از طرح حذف شد اما (خوشه بندی) نوع نگاه دولت در توزیع یارانه ها را نمایان ساخت، که خواستار در اختیار گذاشتن تسهیلات و منابع بیشتر به قشری خاص است (خواه این کثرت در میزان و یا مدت زمان پرداخت باشد)، این نگاه تبعیض آمیز در ادامه همان نگاه ناعادلانه قبل مورد اعتراض دولت کنونی است با این تفاوت که افراد تعویض شدند!؟

1.
باید دانست که بحث میزان "مصرف نابرابر" اقشار جامعه از یارانه ها با "فقیر" و "غنی" بودن افراد دو مطلب متفاوت است که اختلاط این معانی باعث سردرگمی در تعیین معیار ها و در نتیجه ناکام ماندن هر طرحی خواهد شد!
عدالت در حوزه مصرف یعنی افراد با توجه به مصرف از منابع، قیمت واقعی را پرداخت کنند. تفسیر عدالت آن نیست که غنی متحمل هزینه بیشتر و فقیر بدون توجه به میزان مصرف هزینه کمتری بپردازد. باید یک قانون مشخص در مورد مصرف در جامعه برقرار باشد تا هر کس در حوزه مصرف و جدای از تفکر غنی و فقیر بودن بتواند مصرف خود را مدیریت کند! وجود یک قیمت ثابت و در نظر گرفتن اهرم های تشویقی و تنبیهی مدیریت بهتری در اجتماع به همراه خواهد داشت.

2.
با توجه به اصل 19 قانون اساسی (مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود) و اصل 20 قانون اساسی (همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند) قانون اساسی هیچ فردی را بر دیگری برتری نداده و به صرف درآمد کم، آن فرد را مستحق تحصیلات بیشتر و یا کمتر نمی داند!؟ و در موازین اسلامی نیز برتری انسان ها در نزد خدا تقوی بندگان بیان شده که این تقوی نیز قطعا میزان قضاوت خداوند است نه بندگان!؟

3.
با پرداخت بیشتر یارانه ها به عده کثیری از جامعه، فقط میزان مصرف را از قشری به قشر دیگر منتقل کرده ایم و به دو دلیل عمده شاهد کاهش در مصرف (که هدف اصلی این طرح است) نخواهیم بود!؟
الف. اگر پرداخت بیشتر یارانه به درصد زیادی از جامعه (به گفته مسئولین)، بطور مستقیم باعث تشویق به مصرف نشود، بصورت غیر مستقیم با خرید وسایل غیر ضروری مصرفی باعث مصرف بیشتر خواهد شد!
ب. چون افراد غنی نه از فروش که از مدیریت مصرف در تولید به ثروت رسیده اند و علت مصرف بیشتر در زمینه انرژی بواسطه نارسایی قانونی قیمت در ممناعت از مصرف بیشتر بوده، حال اگر قیمت ها واقعی شود قطعا این افراد مصرف را مدیریت و در صدد کاهش آن برخواهند آمد! بنابراین درآمد حاصل از کم کردن یارانه ها آنگونه که دولت و مجلس پیش بینی کرده اند محقق نخواهد شد!

4.
درست است که باید رفاه همه افراد در جامعه محقق شود ولی با تبعیض این امر به دست نخواهد آمد، افراد غنی بوسیله ثروت خود باعث ایجاد اشتغال و درآمدهای مالیاتی و . . . می شوند. حتی اگر از منظر مصرف گرایی هم نگاه کنیم این قشر با خرید کالا های تولیدی و یا وارداتی باز موجب گردش چرخه تولید و اشتغال می شوند. پس هر گونه که بنگریم نمی توان از نقش این قشر در جامعه اقتصادی و بهره آنها به جامعه در برجا ماندن چرخه اشتغال و تولید چشم پوشی کرد، بنابراین سزاوار نیست که این افراد را جدا کرد و در مورد آنها ناعدالتی نمود.
اگر کاستی هایی در سودجویی بعصی از افراد هست (که این مختص قشر خاصی نیست) باید ظرفیت های قانونی را افزایش داد نه اینکه دولت خود به امر تبعیض و نا عدالتی روی آورد که در این صورت خود باعث انتشار منکر خواهد شد.

5.
پرداخت کردن نقدی یارانه ها باعث مصرف گرایی و توجه مردم به مسائل غیر ضروری معطوف شده در نتیجه موجب تورم و بوجود آمدن شغل های کاذب و دور شدن جامعه از تولید علمی و عملی خواهد شد! اگر میزان مخارج یک کشاورز (یا کارهای سخت) را طی ماه دولت با پرداخت یارانه ها تامین کند با توجه به شرایط سخت کشاورزی و . . . آیا باز کشاورزی صورت خواهد گرفت؟ اگر نگوییم به هیچ وجه، قطعا خیل کثیری دیگر به امر تولید همت نمی گمارند!؟
بنابراین می بایست، بجای پرداخت مستقیم نقدی یارانه ها، این امر بصورت غیر مستقیم انجام پذیرد، تا تاثیرات سوء دیگری به بار نیاورد و برای حل یک مشکل چندین مشکل ایجاد شود. بطور مثال می توان این مبلغ را صرف امور اجتماعی همگانی کرد، در این مورد:
الف. از ایجاد نقدینگی در جامعه و تورم و. . . جلوگیری خواهد شد.
ب. همه از یارانه ها بصورت یکسان بهره خواهند برد.
پ. نیاز به سیستم توزیع و راهکارهای جدید نمی باشد و دولت با سیستم های کنونی می تواند بیمه همگانی و . . . را به سرانجام برساند
ت. وقتی دولت عهده دارخدمات درمانی و اجتماعی شود میزان مبلغ کسری از حقوق کارمندان و کارگران و . . . به دستمزد ماهانه افراد بازگردانده می شود و باز بطور غیر مستقیم هم افزایش حقوق خواهیم داشت و هم بار بیمه و . . .از روی دوش کارفرمایان برداشته می شود و باعث جذب کارمندان بیشتر خواهد شد
ث: چون پرداخت ها بصورت ماهانه نخواهد بود می توان از آن برای گردش چرخ صنعت و ایجاد زیر ساخت ها بهره جست و جامعه را رو به جلو حرکت داد بنابراین این پول می تواند به مرور بعد از سرمایه گذاری در مشاغل علاوه بر سود دهی و ایجاد شغل هزینه های درمانی افراد را پرداخت نماید
ج. متفاوت نبودن خدامات درمانی و اجتماعی باعث از بین رفتن تقریبی طبقات و اعتماد به نفس افراد کم درامد خواهد شد

6.
از منظر اسلامی (که حکومت ما ملزم به رعایت اسلام است)، دسته بندی افراد و اعتراض به نتیجه آن برای قرار گرفتن در خوشه های بالاتر، برای دریافت یارانه بیشتر باعث از بین رفتن کرامت انسانی و در اصل تشویق مردم به ناشکری نعماتی است که پروردگار به آنها ارزانی داشته است که خدا می فرماید ". . . لا یسئلون الناس الحافا. . ." (273 /بقره)
و اگر از منظر روانشناسی اسلامی بخواهیم تاثیرات این امر (دسته بندی) را مورد نقد قرار دهیم، توزیع نابرابر باعث از بین رفتن خصایص دینی چون انفاق و کمک از جامعه شده و این امور را با خوشه بندی ها جمع کرده و مستمندان نیاز مندان را به حکومت ارجاع خواهند داد.

سزاوار است که در اجرای یک طرح به همه جوانب امور توجه شود و همه متخصصین در کنار کارشناسان اقتصادی به طراحی بپردازند تا چه از منظر اقتصادی، چه حقوقی، اسلامی، روانشناسی و . . . یک طرح با کمترین عیب به اجرا درآید تا بتواند مشکلاتی را که مد نظر بوده با کمترین عوارض جانبی برطرف نماید

۳ نظر:

morteza گفت...

سلام م.رضا عزیزم
به نظر من روند حرکتی ما عیننا مثل همون رومان مزرعه حیوانات جورج اورول.
مخصوصا همین وضع قوانینش.

ناشناس گفت...

محمدرضا جان سلام

5 سال پیش وقتی محمود احمدی نژاد رو رییس جمهور قانونی کشور می دونستم ( با کمال مخالفت با شخصیتش و تصمیماتش و عقایدش و جهانبینیش )وارد بحث و برسی جزییات تصمیمات اقتصادی و سیاسی اون دولت می شدم ! اما یواش یواش احساس کردم چیزی بنام مدیریت و برنامه ریزی و کله برنامه ای که در حد اداره یک کشور بزرگ باشه در این سیستم وجود نداره! کارها خلاصه شده در فروش نفت با بریز و بپاش های جانبی و پخش کردن پول نفت در دستگاههای اجرایی و بعد هم پخش کردنش در کل سیستم جامعه و خرج کردنش توسط مردم ( خرید کالاهای وارداتی با پول همان نفت ) ! و تقر یبا بقیه داستانها بازی بازی کردن و سرگرمی هست !
و از کسی که هاله نور در اطراف خودش می بیند آن را بازگو می کند و بعد فراموش می کند که هاله نوردیده و در کمال اطمینان آن را تکذیب می کند بیشتر از این انتظار نمی رود !

الان هم اصلا دوست ندارم برنامه های کسی برای کشورم رو برسی کنم که مردم کشورم رو بزغاله و گوساله و اوباش و خس و خاشاک ( فیلم های همش در یوتیوب هست ) می دونه !

سیستم دولتی به حدی از بیماری رسیده که در اکثر مراکز دولتی انسانهای کاربلد و آگاه به آن رشته کنار کشیده و یا کنار گذاشته می شوند ( از کناره گیری وزرای کاربلد دولت قبلی مثل دانش جعفری و رحمتی و پورمحمدی بگیر بیا تا کارشناسان جز ادارات کوچک ) زیرا فعالیت در آن مجموعه با روحیات و باورهایشان سر سازگاری ندارد و در نتیجه افراد کوتوله و نا لایق به پستهای مهم می رسند و تنها راه بقا و پیشرفت در پست خودرا مجیز گویی و چاپلوسی و تایید رییس می دانند و اینگونه می شود که در جامعه فلان مشکل بیداد می کنند ولی به خاطر گزارشات چاپلوسانه رسیده به مقامات بالا همه چیز خوب اعلام می شود .

کلا در حکومت دو دسته فعالیت می کنند :
1-همان چاپلوسان کوتوله که فرصت را برای عرض اندام با پایین کشیدن بلند قد ها به بهانه دشمنی با نظام را پیدا کرده اند !
2-فرصت طلبانی که در این 5 سال به اندازه ای رشد مالی و قدرتی کرده اند که به هیچ رقم حاضر به از دست دادن آن نیستند ( حتی به قیمت عبور دادن ماشین پلیس از روی شهروند بی دفاع - فیلمش در یوتیوب موجود است )

وضعیت در دستگاههای دولتی مانند داستان معروف پادشاهی شده که لخت به خیابان می اید تا همه لباس زیبای اورا ببینند و هرکس که لباس را نبیند احمق نامیده می شود و همه از ترس احمق نامیده شدن سکوت می کنند!

با این تفاوت که هم اکنون کسی اعتراض کند احمق خطاب نمی شود بلکه : ترسو ، فریب خورده ، دشمن ، منافق ، محارب و ... خطاب می شود .

ضمنا شک نکن که دولت فعلی دولت مشروعی نیست لذا اصلا برسی برنامه های اقتصادی آن اهمیتی ندارد ! مثل این می ماند که با کسی که خانه تورا غصب کرده در مورد نحوه مدیریت ساختمان بحث کنی .....

ناشناس گفت...

آقا رضا سلام؛
همه این شعارها مال این بود که عده ای رو بیارن پای صندوق رای تا باهاش پز بدن! کاشکی پز دادنشان هم بر اساس اطلاعات راست حسینی بود.
در هیچ کشوری حداقل بنده اطلاع ندارم که یارانه نقدی به افراد بدهند البته در کشورهای سرمایه داری که ما همیشه مرگ بر اونها میگیم؛ اخذ مالیات بر اساس میزان در آمد سالیانه افراد است و این مالیات ها بصورت تصاعدی با توجه به میزان درآمد افزایش پیدا می کنه.

در این کشورها بدون اینکه یارانه نقدی بدهند درآمدهای دولت صرف ایجاد اشتغال و تعادلی بین درآمد و هزینه شهروندان می شود.
در اینجا قرار بود به هر نفر 70 تا 80 هزار تومان ماهیانه پرداخت کنند. این صحبت های احمدی نژاد بود قبل از انتخابات.
اکنون این مبلغ به 13 هزار تومان رسیده و قطعا اگر این مبلغ نیز عملیاتی شود و پرداخت شود؛ مثل همان گوله برفی است که وقتی دست به دست شود و به دست آخرین فرد برسد؛ دیگر چیزی از آن باقی نمانده است.
اینها با این کار خود؛ اعتماد عامه مردم را سلب کرده اند و شکاف و گسل روز افزونی بین مردم و حکومت در پیش است.
به قولی تلاش شد تا حکومت مردمی باقی بماند اما امروز می بینیم که استقبال از احمدی نژاد در تهران که هیچ در شهرستانها نیز با بخشنامه مردم را جمع می کنند.
تورم سالهای آتی حتی ساده لوحانی که به گفته های او اعتماد کردند را نیز به دشمنان او تبدیل خواهد کرد.
هم اکنون به قبض های گاز و برق و ....نگاه کن تا متوجه شوی که تازه اول کار و تازه صدای قرم قرم است که می آید.....!